هوش
هر چند مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی و تعابیر مختلفی داشته باشه , با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می آید بلافاصله نوعی توانایی ذهنی را در یاد انسان زنده می کند .
اگر چه در میان تعدادی دانش آموزان که یک کلاس درس را تشکیل داده اند تفاوتها ی فراوانی یافت می شود اما وقتی صحبت از دلیل موفقیت سرشار بعضی از آنان و عدم پیشرفت کافی تعدادی دیگر به میان می آید مهم ترین علتی که به ذهن می رسه تفاوت هوشی و زیرکی آنان است .
ممکن است ماهیت دقیق هوش کاملا شناخته نباشد و مردم نتوانند آن را تعریف کنند اما هر کسی برای خود تصور نسبتا روشنی از آن دارد . در مقابل , این سوال که هوش چیست ؟
جواب هایی از این قبیل دریافت خواهید کرد :
1-توانایی درک و فهم امور
2-توانایی حل مشکلات
3-استعداد یادگیری
4-علت پیشرفت بعضی افراد و شکست برخی دیگر
5-توانایی سازگاری با موقعیت های دشوار
و مانند این تعاریف ..
روانشناسان و پژوهشگران کوشیده اند تا تعاریف دقیق تری از هوش داشته باشند و راهکارهایی در جهت سنجش و بررسی هوش افراد در زمینه های مختلف ارائه دهند با این حال عناصری از هوش وجود داردکه مورد توافق غالب پژوهشگران است گیج و برلاینر (1992) این عناصر را در سه دسته زیر قرار داده اند.
1- توانایی پرداختن به امور انتزاعی : منظور این است که افراد با هوش بیشتر با امور انتزاعی ( اندیشه ها , نمادها , روابط , مفاهیم , اصول ) سرو کار دارند تا امور عینی ( ابزارهای مکانیکی , فعایت های حسی ).
2-توانایی حل کردن مسائل : یعنی توانایی پرداختن به موقعیت های جدید , نه فقط دادن پاسخهای از قبل آموخته شده به موقعیت های آشنا.
3- توانایی یادگیری به ویژه یادگیری انتزاعیات , از جمله انتزاعیات موجود در کلمات و سایر نمادها و نیز توانایی استفاده از آنها .
ما در جان افزا با تکیه بر دانش و تجارب روانشناسان و پزوهشگران می کوشیم تا شما را در سنجش و بررسی میزان سطح بهره هوشی به کمک آزمون های استاندارد یاری دهیم .